هرپانژین چیه؟ (تجربه من از این بیماری)
هرپانژین یه نوع تاول زدن توی دهانه که خیلی دردناکه و غذا خوردن رو خیلی براتون سخت میکنه، من به تازگی به این بیماری مبتلا شدم و میخوام اینجا خیلی مختصر بگم که چجوریه و چطور میشه سریع تر از شرش خلاص شد.
هرپانژین چیه و چه علائمی داره و چطور درمان میشه؟
در مجموع این بیماری یه بیماری عفونیه که دهان و گلوی شمارو درگیر خودش میکنه و خیلی خیلی شبیه به آفت هاییه که گهگاهی توی دهان به وجود میان اما با اونها فرق میکنن چون خیلی بزرگتر، دردناکتر و از همه مهم تر گلوی شمارو درگیر میکنن نه داخل لب با نوک زبانتون رو.
اگه ویکی پدیا یا سایتای دیگهای که درباره این بیماری نوشتن رو یه نگاه بندازین میبینین که همشون نوشتن کودکان و بین سن 1 تا 10 سال دچارش میشن ولی من توی سن 25 سالگی هرپانژینو تجربه کردم!
علائمی که ممکنه براتون پیش بیاد:
- تب
- احساس کسالت
- گاهی استفراغ و درد شکمی
- گلودرد ناگهانی، همراه با قرمزی، التهاب و دردناک بودن بلع
- تاول های کوچک (وزیکول) در ناحیه دیگر. این تاولها تبدیل به زخمهای کوچکی میشوند.
درمان هرپانژین
درمان خاصی نداره و خودش خوب میشه اما واسه کم کردن دردتون میتونید مسکن استفاده کنید مثل استامینوفن و چیزای خنک بخورید مثل بستنی و آب زیاد بخورید تا بدنتون کم آب نشه و اصلا چیزای ترش و داغ نخورید چون خیلی خیلی درد گلوتون رو بیشتر میکنه. دکتر به من دوتا دهان شویه داد که خیلی به درمانش کمک کرد.
تجربه من از مبتلا شدن به هرپانژین چطوری بود؟
ظاهرشون شبیه آفت هایی که توی لب گهگاهی میزنن بودن ولی خیلی بزرگ و کل گلومو گرفته بودن.
روز اول و دوم تاول های گلوم شبیه آفت کوچیک بودن و درد داشتم ولی قابل تحمل بود و در نهایت میتونستم سوپ بخورم.
روز سوم و چهارم تاول های گلوم بشدت بزرگ تر شدن و کل گلوم رو گرفتن جوری که حتی آب خوردن هم برام دردناک بود و درد شدید گلو و گوش داشتم و حتی خوردن سوپ به حدی برام دردناک و سخت بود که اشکم درمیومد و صحبت کردن هم برام سخت بود! حتی مسکن هم دردم رو کم نمیکرد و تحمل این شرایط خیلی خیلی سخت بود.(دردناک ترین روزها بودن واقعا)
روز چهارم که پیش دکتر رفتم و تشخیص داد هرپانژین گرفتم و آفت نیست! بهم دوتا دهان شویه معرفی کرد که خیلی خیلی بهم کمک کردن.
دهان شویه هایی که برای درمان استفاده کردم: بنزیدآمین و کلرهگزیدین بودن. خیلی خیلی دردم رو کم کردن جوری که تا چیزی نمیخوردم دردم قابل تحمل بود و نیاز به مسکن نداشتم.
از روز ششم تاول های گلوم شروع به بهتر شدن و کمتر شدن کردن و میتونستم سوپ بخورم! ولی توی این چند روز که چیزی نمیتونستم بخورم بدنم کم آب شده بود، خیل لاغر شدم، خیلی زیر چشم هام گود افتاده بود و در مجموع بدنم خیلی ضعیف شده بود.
روز ششم هفتم و هشتم رو به بهبود بودم اما هر روز یک سرم وصل کردم تا کمی بدنم جون گرفت و کم آبیش جبران شد.
از روز دهم تونستم غذا بخورم و از روز دوازدهم تاول ها تقریبا ازشون چیزی نمونده بود و میتونستم همه چی بخورم.
امروز که روز چهاردهمه گلوم کاملا خوب شده و هیچ اثری از تاولهای گلوم باقی نمونده.
این تجربه من از این بیماری بود اگر توهم مبتلا بهش شدی توی کامنت بنویس که چطور بود و چه علائم و روند درمانی رو طی کردی.